در مطالعات انجام شده توسط ارچتین 2004 تعاریف و دیدگاه های جدید درباره هوش سازمانی و مهارت هایی که به سازمان ها کمک میکند در مسیری هوشمندانه گام بردارند تعریف شدند . وی ابعاد عملکردی هوش سازمانی را به صورت سرعت در عمل و عکس العمل – تطبیق با شرایط متغییر – انعطاف پذیری و راحتی عملکرد و قابلیت یافتن ومحتاط بودن و قابلیت استفاده از قوه تخیل و تطبیق با شرایط متغییر  و ارتباط موثر با سهام داران تعریف میکند . هرکدام از این ابعاد عملکرد شامل مهارت های مختلف هستند و همچنین تمامی این مهارت ها ی تعریف شده به گونه ای که بتوان آنها را با یکدیگر ارتباط داد بررسی شده اند . (Ercetin et al , 2007:153)

 

 

 


هوش سازمانی چیزی فراتر از هوش به هم پیوسته اعضای سازمان است و در واقع به عنوان سیستمی عظیم تری عمل می کند . یک سازمان غیر هوشمند می تواند از افراد هوشمند تشکیل شود و همینطور یک سازمان هوشمند می تواند از افراد غیر هوشمند تشکیل شده باشد واین یعنی اینکه  سازمان ها نیز مانند افراد درجه های متفاوتی از هوش را نشان می دهند  (Kalkan , 2005 :44).

 

 

 


هوش سازمانی یک جنیه از رفتار سازمانی است و نقش مهمی در سازمان ایفا میکند . یکی از جدال های بسیار بزرگ مدیریتی در دهه های اخیر ایجاد موسسات هوشمند است . زیرا سازمان ها نیز مانند انسان ها ممکن است نتوانند از هوش خود بهره ببرند. (Zarbaksh,et al,2011:990)سازمان های قرن 21 به تنهایی نمیتوانند فاکتور انسانی را در بر داشته باشند  بلکه ترکیبی از انسان ها و عاملان کامپیوتری برای سازمان ها ضروری است . این تکنولوژی های کامپیوتری باید برای شبیه سازی سازمان ها مناسب و جوابگو باشد . در  نتیجه متخصصان سازمان ها و محققان تمرکز خود را روی قابلیت های سازمان های هوشمند مانند حافظه سازمانی – یادگیری و ارتباط قرار داده اند (Becker et al ,1994:3).

 

 

 

 

هوش سازمانی توانایی ایجاد امکان رشد سازمان ها و بقا و ادامه عملکرد را دارا میباشد . این توانایی نیازمند یک ساختار سازمانی مناسب و یادگیری سازمانی است . برطبق گفته لیپوتیز 2000 یک قسمت مهم از هوش سازمانی روند نوسازی در پرورش هوش سازمانی در سازمان است . قابلیت انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی در یک سازمان یک جدال به حساب می آید  (Meshkani et al , 2012:765) .هوش سازمانی توانایی سازمان ها برای ایجاد رفتار هوشمندانه علی الخصوص در برنامه ریزی استراتژیک است ، رفتار هوشمندانه ای که عادت ها را تغییر می دهد و رسیدن به اهداف را آسان تر می کند (Yaghoubi et al , 2011 : 61).

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب
تعریف نظری هوش سازمانی     27
تعریف عملیاتی هوش سازمانی     27 
هوش سازمانی    32
2ـ 1-1.مقدمه    32
2-1-2. تعاریف هوش سازمانی     32
2-1-2-1. هوش در حوزه روانشناسی      34
2-1-2-2. هوش در حوزه سازمانی      38
2-1-3. اهمیت هوش سازمانی     40
2-1-4. بهبود هوش سازمانی      42
2 ـ 1ـ 5. پیش نیازهای ضروری جهت بهبود هوش سازمانی    43
2 ـ 1ـ 5-1. تقویت سرمایه اجتماعی سازمان    43
2 ـ 1ـ 5-2. توجه به جایگاه سرمایه فکری در سازمان    43
2 ـ 1ـ 5-3. سرمایه فرهنگی در راستای تقویت سازمان    43
2 ـ 1ـ 5-4. ضرورت توجه به فرهنگ سازمانی    44
2 ـ 1ـ 5-5. تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده    44
2 ـ 1ـ 6. هوش سازمانی و یادگیری    44
2 ـ 1ـ 7. هوش سازمانی و هوش تجاری    45
2 ـ 1ـ 8. سه مدل نظری برای حمایت از هوش سازمانی    45
2 ـ 1ـ 9. رویکردهای هوش سازمانی     48
2 ـ 1ـ 9-1. رویکرد رفتارگرایی    49
2 ـ 1ـ 9-2. رویکرد شناخت گرایی    49
2 ـ 1ـ 9-3. رویکرد اجتماعی    48
2 ـ 1ـ 10. ضریب هوش سازمانی     47
2 ـ 1ـ 11. درک شهودی از هوشمندی    50
2 ـ 1ـ 12. ماهیت سازمان های هوشمند    53
2 ـ 1ـ 13. هوشمندی  رقابتی و هوش سازمانی    56
2 ـ 1ـ 14. اقدامات اساسی در هوش سازمانی    56
2 ـ 1ـ 15. ابزار سنجش هوش سازمانی    58
2 ـ 1ـ 16. اجزای هوش سازمانی    59
2 ـ 1ـ 16-1. هوش سازمانی به عنوان یک فرایند    59
2 ـ 1ـ 16-2. هوش سازمانی به عنوان یک محصول    60
2 ـ 1ـ 17. فرایند هوش    60
2-2-1-2) تحقیقات داخلی پیرامون هوش سازمانی    33
2-2-2-2) تحقیقات خارجی پیرامون هوش سازمانی    39
منابع و مآخذ    
الف) منابع فارسي    
ب) منابع غیرفارسی