دانلود تحقیق رشته ادبیات

نقش جامعه و فرهنگ در تعیین رفتار با تاکید بر نظریه های نابرابری جنسیتی

 
 
مقدمه:

برداشت اکتسابی بودن رفتار و طرفداران تاثیر گذاری عوامل اجتماعی – فرهنگی با وجود اتفاق نظر در اصل مسئله از لحاظ شدت و عمق و پهنه تاثیرگذاری دچار پراکندگی است. این دیدگاه، کسانی را که عوامل اجتماعی را پررنگ تر از عوامل بیولوژیک در نظر می‌گیرد، شامل می شود .

برخی از روان شناسان، جامعه شناسان و مردم شناسان و زن گرایان در این دسته جای می‌گیرند .

زن و مرد، دو رکن تشکیل دهنده جامعه، اما متفاوت با آن هستند . جامعه با آنکه از گروهها و افراد و در نهایت از زن و مرد تشکیل شده است، اما شخصیت مستقل از آنها دارد . جامعه و مؤلفه های آن، حامل ارزشها، باورها و فرهنگهایی است که بر رفتار آنها و در نهایت، زن و مرد، تاثیر می گذارد . در واقع، اعضای یک گروه برای حفظ پیوستگی، تداوم  وحفظ حیات خود ناگزیرند باورها و فرهنگهای جامعه را بپذیرند و آنها را نهادینه سازند و به الگوی پایدار رفتاری تبدیل کنند. فرهنگ عمومی نوع بشر ( صرف نظر از تفاوتها ) در مورد نگاه به جنسیت، وضع نزدیک بهم داشته است : تفاوت قایل شدن بین نقش های مورد انتظار از زن و مرد.

 زنان ناگزیرند با توجه به توانایی های خود و برداشتهای عمومی از موقعیت و جایگاه زن، نقش های ویژه ای را بر عهده بگیرند و رفتارهای به خصوصی را بروز دهند که متفاوت از رفتار مردان است. مردان نیز نقش هایی را می پذیرند که جامعه بر عهده آنها گذاشته است ؛ هر چند که توانایی های فیزیکی نباید فراموش شود .

پذیرش باورهای عمومی جامعه را می توان به اجتماعی شدن تعبیرکرد . اجتماعی شدن، اثرات متعددی بر رفتار مبتنی بر جنسیت می گذارد . از یک سو افراد را وا می دارد تا از میان شیوه های رفتاری گوناگون، رفتاری را برگزینند که زمینه سازش بیشتر با گروه  جنسیتی آنها را میسر سازد و هم با توانایی های جسمانی و روانی آنها تناسب بیشتری داشته باشد . از سوی دیگر، الگوهای پایداری پدید می آورد که بر تمایزات و تفاوت بین نقش های زنان ومردان صحه بگذارد . مطالعه نژاد شناسانه « باری[1] – بیکن[2] – شیلو[3] » درباره اجتماعی شدن در 110 تمدن مختلف نشان می دهد که میزان و درجه تفاوت نقش های زن و مرد برحسب عوامل اقتصادی ( بویژه عوامل ارزش گذار به نیروی بدنی ) و نوع سازمان خانوادگی (پدر سالاری، مادر سالاری، یک همسری ، چند همسری و...) فرق می کند . بنابراین، در جوامعی که اقتصاد، مستقل از نیروی بدنی و سازمان خانوادگی از تساوی بیشتری برخوردار است، تفاوت زایی اجتماعی شدن بین نقش زن و مرد تا اندازه ای کاهش می یابد . با این حال، هر چند که نوعی گرایش به تقلیل اختلاف وجود دارد، ولی به نظر می رسدکه اختلاف و نقش های جنسی، امری غیرقابل اجتناب است .

عوامل اجتماعی و فرهنگی، همان گونه که در ایجاد تفاوتها مؤثرند، توانایی و توفیق زن و مرد را نیز تحت تاثیر قرار می دهند . این عوامل می تواند با ایجاد مانع، زمینه عقب ماندگی جنسیتی را فراهم سازد و یا اینکه با پیرایش فرهنگ تاکید کننده بر تفاوتها، همسطحی موقعیتی و شغلی را به ارمغان آورد، قابل توجه است که از جنس زن هرگز نابغه خلاقی به وجود نیامده است . هیچ تئوری زیستی، روان شناسی یا روان کاوی، این جریان را به صورت واقعاً قاطعی توجه و تبیین نمی کند . تنها می توان ملاحظه کرد که شرایط اجتماعی و فرهنگی، هرچند خیلی کمتر از سابق، موفقیت مردان راتسهیل می کند .این شرایط اجتماعی – فرهنگی  دردرجه تاثیر  پذیری  و انگیزش  افراد موثر است . رفتار زن و مرد متاثر از ویژگی های  هیجانی و علایق آنهاست، اما درموردزنان، قبول نقش اجتماعی  آنان نیز دخالت  دارد، تحقیقات  " لورندراند[4] " مؤید این مساله است که پذیرش نقش اجتماعی زنان  درجامعه، آنان را ازلحاظ  احساس موقعیتی  به مردان  نزدیک می کند. او دریافت که دختران دانشجوی  جویای کار از احساس " مردانگی " بیشتری برخوردار ند تا دخترانی که فکرمی کنند بیشتر به خانه داری  و کانون خانواده کشیده می شوند . ( حسینی ودیگران، 1381 )



1- Barri

2- Beicken

3- Shilo

[4] - Lorendrand

 
 
 
کلمات کلیدی:

 

نابرابری جنسیتی

نظریه های نابرابری جنسیتی

نقش جامعه و فرهنگ در تعیین رفتار

 
 
 
 
 
 
فهرست مطالب
نقش جامعه و فرهنگ در تعیین رفتار   
جامعه پذیری  جنیستی :   
درونی سازی، پذیرش   
 نابرابری جنسیتی   

نظریه های نا برابری جنسیتی   

نظریه قشربندی جنسیتی راندل کالینز :   

 نظریه نابرابری  جنسیتی چافتز    

دگرگونی خود آگاهانه  لایه بندی جنسیتی   

دگرگونی آگاهانه لایه بندی جنسیتی   

  نظریه نابرابری جنسیتی بلوم برگ    

نظریه طرح واره های جنسیتی ساندرایم    

 نظریه بوردیو   
 نظریه سیمسون دوبوار   
 نظریه مارگارت مید   
 نظریه فمینیستی لیبرال   
 نظریه فمینیستی روان کاوی   
 نظریه فمینیستی  رادیکال  / انقلابی :   
نظریه فمینیستی مارکسیتی   
نظریه میشل بارت   
نظریه انگلس   

 نظریه فمینیستی  سوسیالیستی   

 نظریه سیلویا والبی    
 نظریه جامعه شناسی فمینیستی   
 ( کنش متقابل در سطح خرد )   
عمل واکنشی در برابر عمل هدفدار :   
کنش متقابل متناوب در برابر کنش متقابل دایمی :   
فرض نابرابری در برابر فرض برابری   
معانی قشربندی شده در برابر معانی مشترک :   
 الزام در برابر انتخاب درموقعیت های معنا سازی :   
 ذهنیت   
 قضیه  ایفای نقش وادارک  دیگری :   
 ملکه ذهن  شدن هنجارهای اجتماع :   
 ماهیت  خود به عنوان یک کنشگر اجتماعی   
 آگاهی از زندگی روزانه   
 نظریه های کاتب کلاسیک راجع به نابرابری جنسیتی   
  نظریه کارکرد گرایی    
منابع